به گزارش لادیز؛ به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ در تشریح این سوال تکراری که آیا آتشبازی چهارشنبهسوری و ترقهبازی جزء سنتهای باستانی کشور به حساب میآید یا خیر؟؛ گفت: البته من مورخ نیستم اما اگر بخواهم بر اساس مطالعات و تجربیات خود اظهار نظر کنم باید بگویم که سنت هایی در گذشته وجود داشت که مرتبط با چهارشنبه سوری بود که متاسفانه سالهاست که از یاد رفته و به فراموشی سپرده شده اند! اما مراسم آتشبازی جز آن دسته از مراسم مربوط به این شب و این ایام است که هنوز جوانان به این مراسم علاقه دارند و هر سال آن را برگزار می کنند؛ درحالیکه بنده تا بحال از منع موثقی نشنیده ام که مراسم آتش بازی و ترقه زدن چهارشنبه سوری در تاریخ گذشته ما آمده باشد.
وی با اشاره به خطراتی که در مراسم چهارشنبهسوری ممکن است گریبانگیر کودکان نوجوانان و در مجموع افرادی است که به این مراسم اقبال نشان میدهند،گفت: با توجه به شرایطی که امروزه مردم در بسیاری از شهرهای کشور به ویژه در کلانشهرهایی مانند تهران دارند و در حالت عادی با ابربحرانی مانند آلودگی هوا دست و پنجه نرم میکنند، جای تاسف است.
این آسیب شناس اضافه کرد: من شنیده ام برخی از شهروندان برای برگزاری مراسم و افروختن آتش شب چهارشنبه سوری در هر نقطه ای از شهرها و حوالی شهرها اقدام به قطع درختان می کنند که در این شب بتوانند بزرگترین آتش را روشن کنند؛ حال برای این آتش که بیس و پایه مراسم چهارشنبه سوری استچقدر درخت باید نابود شود و در این شرایط هر درخت چقدر می تواند آلودگی هوا را رفع و در گرما سایه ایجاد کند؟ ضمن تمام خواص و زیبایی هایی که درختان برای شهرها و حتی کوه و بیابان دارند.
ابهری تصریح کرد: همین مردم هریک با روشن کردن بک کوه آتش که معمولا از سر شب تا نزدیک نیمه های شب ادامه دارد، موجبات آلودگی بیش از پیش هوا را فراهم می کنند. در حالی که اگر به افراد نگاه شود متوجه خواهیم شد که بسیار ی از این افراد تحصیل کرده و دارای موقعیت های اجتماعی بسیار خاصی هستند. چرا باید تحصیل کردگان ما به حقوق سایر شهروندان از جمله افرادی که ناراحتی قلبی دارند و صدای انفجار برای آنها خطرناک است و یا شهروندانی که دارای بیماریهای تنفسی مانند آسم هستند توجه نکنند؟ گرچه تمام آتش هایی که در شهری مانند پایتخت افروخته شود در مجموع مقایسه با آلاینده هایی مانند کارخانههای صنعتی دود زیادی ایجاد نکند اما در هر صورت در کلانشهری مانند تهران این حجم از دود و غبار خطرناک است و غیر قابل جبران.
وی افزود: این در حالی است که بسیاری از دستگاههای موظف در رفع آلودگی هوا تلاش خود را به کار می گیرند که بتوانند ذرهای از حجم آلودگی و ذرات آلوده کننده هوا را از بین ببرند تدا بلکه در چشم انداز آینده بتوانند به هوای پاک دسترسی پیدا کنند.ضمن آنکه نا گفته پیداست که هزینههای بسیاری از بیت المال خرج چنین اهدافی میشود.
ابهری در بخش دیگری از اظهاراتش خاطر یادآور شد: اما نقطه بعدی که در قالب یک آسیب در حوزه بیماریهای روان شاید بتوان آن را بررسی کرد این است که بسیاری از جوانانی که در محله ها اقدام به آتش افروزی و انجام حرکتهای نمایشی می کنند صرفاً نگاهداشت سنت ها را با این هدف دنبال می کنند که بتوانند در این شب نگاه های بیشتر شهروندان را متوجه خود کنند! این هدف یک آسیب به تمام معناست که فرد را وادار میکند گاهی دست به اقدامات خطرناکی بزند به این امید که سایر شهروندان و به ویژه جنس مخالف به او نظری کند و باب دوستی با گفت و گویی ایجاد شود؛ شاهد مثال این بحث وقوع قتل هایی که با این هدف و توسط چنین افرادی که خود را سالم می پندارند، صورت گرفته است؛ لذا بنده به این جوانان توصیه می کنم که قبل از انجام کاری درست فکر کنند؛ چرا که به خاطر همین عرض اندامها و حرکت های نمایشی که در وجود جوانان شعله ور میشود؛ گاهی اتفاقی حادث شده که یک جوان تا آخر عمر پشت میله های زندان بیفتد.
این مدرس دانشگاه در بخش دیگری از سخنانش متذکر شد: در بسیاری از کشورهای اروپایی پلیس به آن معنی و مفهوم که ما می شناسیم و در ذهن ما تعریف شده است، وجود ندارد؛ چرا که هر یک از شهروندان به نوعی خود پلیس و مراقب حرکت های خود هستند و ما این جملات را بارها شنیده ایم و در کنار آن گذشته ایم. حال در مقایسه با این مثال در نظر بگیرید که چند روز قبل و بعد از مراسم چهارشنبه سوری و سال نو پلیس کشور ما باید تمام امکانات خود را بسیج کند و نیروهای خود را به خط کرده تا بتواند امنیت ایام نوروز را تامین کند! با این هدف که شهروندان در سال جدید دغدغه ای نداشته باشند و به شادی و خرمی ایام عید نوروز را سپری کنند و این ایام ختم به خیر شود. حالا این سوال را از خود بپرسید که چرا باید پلیس با هزینه هنگفتی که می تواند خرج آبادانی بیشتر کشور شود خود و نیرویی اینچنین را مامور کند تا شب چهارشنبه سوری به خوبی و خوشی سپری شود؟ آیا اساساً چنین کاری جزء وظایف پلیس است؟ چرا خود ما نتوانیم با یک تصمیم قطعی و صحیح ایام سال نو را به خوبی و خوشی بگذرانیم و اجازه دهیم نیروهای پلیس هم مانند ما در کنار خانواده های خود شوند.
این جامعه شناس در پارۀ دیگری از سخنانش متذکر شد: من حتی میگویم بر فرض محال که مراسم آتش بازی نوروز جزء سنت های قدیم باشد؛ در مقابل ما بسیاری از سنت ها را داشتهایم که با به روز شدن و گذر ایام و گذشت ادوار و ده ها و سدههای مختلف به اشتباه بودن آن پی برده اند. چرا با توجه به اینکه اکثریت قریب به اتفاق جامعه از قشر تحصیل کرده هستند، در صفحات مجازی در رسانه ها و هر یک با ابزارها و تریبون هایی چون صیفحات مجازی که در اختیار دارند در این مورد مطالبه نکرده و نمی کنند؟ چرا مردم به برگزاری خونین این مراسم که هرساله تلفات عظیم جانی و مالی می دهد واکنش نشان نداده اند و اجازه می دهند هرساله بودجه هنگفتی صرف واردات مواد محترقه شود و ما شاهد این باشیم که قشر عظیمی از هموطنان مان دچار سوختگیهای شدید، قطع دست و پا و انگشت و کوری چشم و انواع نقص عضو و مرگ، همچنین بسیاری از آسیب های روان بشوند و در مقابل مافیاهایی که اقدام به واردات مواد محترقه می کنند، هر روز ثروت بیشتری بیندوزند!
در خاتمه باید شهروندان و جامعه نخبه در مقابل این دست از جشن هایی که ماهیت جشن ندارند اعتراض کنند؛ مگر شادی کردن و خوشحال بودن و دور هم جمع شدن باید در بستر آتش و دود و انواع خطرات باشد؟ باید نگاه کنیم که در کشورهای دیگر نورافشانی هایی که ما با آتش بازی اشتباه گرفته ایم چه پروتکل های مشکلی دارد و شهروندان این کشورها برای شادمانی و جشن های ملی چه مراتبی را طی می کنند و در چه مکان هایی اقدام به نورافشانی می کنند؛ قطعا در هیچ جای دنیا اجازه نمی دهند هرکس به اختیار خود در کوچه و مقابل در منزلش آتش روشن کند و دود و ذغال آن را برای شهرداری و سایر متولیان امنیت و انتظامات شهری بگذارد و برود!
انتهای پیام/