جایی برای پیرمردها نیست
17 مهر 1400 ساعت 10:41
تقابل خوب و بد در نفس زندگی
به گزارش لادیز؛در جریان سیال و شناور زندگی آدمهایی وجود دارند که برای نفس زندگی احترام ویژهای قائلاند و سخت به آن پایبندند. در کتاب «جایی برای پیرمردها نیست»، «اد تام بل» کلانتری است که با پایبندی به قوائد زندگی داستان زندگی خود را روایت میکند و به شرح سختترین ماموریت خود میپردازد. ماموریتی که در آن دو گروه از قاچاقچیان مواد مخدر با هم درگیر شده و همه کشته میشوند و جوشکاری ساده شاهده ماجرا بوده و ... «مککارتی» در این کتاب تقابل بینظیری از خوب و بد را با دیالوگهای بسیار عالی به تصویر میکشد. دنیایی پر هیجان و پر کششِ این کتاب، «جوئل و اتان کوئن» را بر آن داشت تا فیلمی با اقتباس از همین کتاب در سال 2007 بسازند. برشی از کتاب «من هر روز صبح روزنامهها رو میخونم. بیشتر میخوام بدونم اطراف خودمون چه اتفاقهایی افتاده. هیچوقت هم نگفتم که کارم رو خوب انجام دادم. کار ما روز به روز سختتر میشه. همین چند وقت پیش دو تا پسر با هم رفیق شدند. یکیشون از کالیفرنیا بود یکی از فلوریدا. جایی اون وسطای راه باید آشنا شده باشند. بعد شروع کردند به سفر با همدیگه و کشتن مردم. یادم نیست چند نفر رو کشتند. فکر کن چقدر احتمال داشت این دو تا به هم برسند. تا قبل از این ماجرا چشمشون به هم نیفتاده بود. مگه چند نفر آدم اینجوری تو این مملکت هست. فکر نکنم زیاد باشند. خب ما که نمیدونیم. یه روز دیگه یه زنی رو گرفتند که بچهش رو انداخته بود تو سطل آشغال. چهجور آدمی ممکنه همچین کاری به ذهنش برسه؟ زن من دیگه روزنامه نمیخونه. شاید حق با اون باشه. معمولا حق با اونه.» مککارتی، نویسندهای متنفر از ادبیات کارمک مککارتی 20 جولای 1933در آمریکا زاده شد. مککارتی دوران نوجوانی خود را در دبیرستان کاتولیک سپری کرد و به عنوان یکی از اعضای کلیسای کاتولیک رومی پرورش یافت. در سال1951 وارد دانشگاه تنسی شد و در رشته علوم انسانی به تحصیل پرداخت وی به مدت 4 سال به خدمت در نیروی هوایی پرداخت. در سال 1957 به دانشگاه بازگشت. وی در طول دوران حرفهای خود آثار چون «جاده»، «نگهبان ارکید»، «نصف النهار خون»، «همهی اسبهای زیبا» و... را به رشته تحریر درآورد. با وجود تعریف و تمجیدهای زیاد مککارتی از سوی منتقدان کارهای او با استقبال مواجه نشد و مککارتی وقتی از شدت فقر و بیپولی مجبور شد خودش موهایش را اصلاح کند و در یک دریاچه حمام کند، باز هم هیچ علاقهای به داشتن یک شغل ثابت نشان نمیداد و پیشنهادهای کاریای را که به او میشد، نمیپذیرفت. همسرش دولیزله یک بار در مصاحبهای گفته بود: «مثلاً یک نفر به او زنگ میزد و میگفت در ازای دریافت دو هزار دلار بیاید در فلان دانشگاه دربارهی کتابهایش سخنرانی کند؛ ولی او در جواب میگفت هر حرفی داشته روی صفحات کتابهایش زده و ما یک هفته دیگر را هم لوبیا میخوردیم.» نفرت او از دنیای ادبیات از شیوه نگارش و ویرایش کتابهایش هم پیدا است. در نثر نامتراکم و پراکندهی او برای دیالوگها به هیچ وجه از علائم نقل قول استفاده نشده است. مککارتی که از به کار بردن علامت آپوستروف هم پرهیز میکند معتقداست: «هیچ دلیلی ندارد صفحه را با علامتهای کوچک و عجیب و غریب سجاوندی مسدود کنیم.» زمان: 08 ساعت 50 دقیقه
گوینده: محسن زرآبادی پور
نویسنده: کارمک مک کارتی
مترجم: امیر احمدی آریان
تهیه کننده: دامون آذری
میکس و مسترینگ: محمد ابویی
صدابردار: آرشام فلاح
بازبین ادبی: ایمان خداترس
ویرایش صوتی: بهنوش هاشمی
انتخاب موسیقی: محمد ابویی
طراح جلد: کمیل مافی
کد مطلب: 18674
آدرس مطلب: https://www.ladiez.ir/vdcfjvdy.w6dceagiiw.html